اوست آن کسی که در دلهای مؤمنان آرامش را فرو فرستاد تا ایمانی بر ایمان خود بیافزایند

مدتهای مدید حکم و قانون این بود که کسی پزشک و طبیب نیکویی است که در پزشکی ابن سینایی ماهر باشد این نشان از آن دارد که پزشکی همچون سایر علوم ریشه در دل ایران و اسلام دارد. وقتی که سخن از طب اسلامی میگوییم به فرهنگی نظر داریم که جریانهای متفاوت بسیاری را به خود جذب کرده و آنها را وحدت و تکامل بخشیده است. طب اسلامی در سرزمین های عرب نبالیده است در صورتیکه غربیان عمومأ آن را طب عربی می شناسند. اما بسیاری از پزشکان عامل بدان، از جمله برخی از برجسته ترین آنها مانند رازی، مجوسی و ابن سینا ایرانی بوده اند نه عرب. یقین این است که اینان عمدتأ به زبان عربی می نوشته اند. از سوی دیگر بسیاری از پزشکان، مانند حنین ابن اسحاق مسیحی و یا یهودی بودند اما وابستگی دینی و مذهبی آنها در این بافت، همان اندازه نامربوط است که منشأ قومی و نژادی آنها. همه این مححققان در محدوده ی فرهنگ اسلامی میزیستند، و به شیوه ای مستدام برای شکل دادن و قوام بخشیدن به این فرهنگ و دادن صبغه ای خاص بدان می کوشیده اند. پس طب اسلامی در سرزمین های عرب نبالیده است بلکه این طب همان پزشکی دوران متأخر یونان قدیم است که در سرزمین های جنوب و غرب دریای مدیترانه از قرن سوم هجری (نهم میلادی) به زبان عربی بیان و تدوین گشت.

در زمینه ی پزشکی، سنت دستنویسی و کتابت منابع وسیع فراوانی را برای ما محفوظ داشته که قسمت اعظم آن هنوز ویراسته و منتشر نشده است. اثاری که به چاپ رسیده تقریبأ بدون استسناء متنهایی را ارائه می دهند که به شیوه  نقد علمی ویراسته نشده اند. بنابراین چنانکه ادوارد براون پنجاه و پنج سال پیش گفته است:

دانشجوی ادبیات طبی اسلامی باید کار را حتی در مورد کتب چاپ شده با تصحیح و ویرایش مجدد متون آغاز کند و سپس به خواندن یا ترجمه ی آنها بپردازد. این وضع، حتی امروز نوشتن تاریخ پزشکی اسلامی را غیر ممکن میسازد.


طب اسلامی

هوالشافی

با یاری خداوند قادر و حضرت صاحب الزمان مهدی موعود (عج) در روز جمعه هجدهم اسفند96 مطابق با بیستم جمادی الثانی مصادف با ولایت حضرت زهرا سلام الله علیها(هشتم قبل از هجرت) و در این روز فرخنده که متعلق به فرزند خلف بانو حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها حضرت حجت ابن حسن عسکری مولانا و صاحب الزمان مهدی عج الله و تعالی شریف این وبلاگ کار خود را شروع کرد. ان شالله با پیشنهادات شما سروران گرامی این مکان هر چه پربارتر و مفیدتر گردد و بتوانیم از منابع بسیار غنی طب اسلامی که ائمه اطهار چهارده معصوم علیهم السلام به جهانیان و مشتاقان زمان خود جهت سلامتی جامعه و نسل آینده ارائه و آموزش داده و مکتوب به دست ما رسیده است تا راهگشایی باشد برای تمامی کسانی که دغدغه سلامتی و زندگی با نشاط دارند محقق گردد که با نداشتن اطلاعات کافی در این طب الهی باعث مشکلات عدیده در سلامتی افراد جامعه بابت سوءتغذیه و شیوه نادرست غذایی گشته و امید آن دارد که اصلاح گردد و همگی در محضر الهی و آقا صاحب الزمان(عج)سلامتی کامل برخوردار و جامعه ای سالم و شاداب و تندرست و عاری از غذاها و مواد شیمایی مضر داشته باشیم. ان شالله


طب اسلامی

چگونگی پیدایش علم طب یکی از موضوعات مهمی است که مورد توجه بسیاری از افراد قرار گرفته است. حال این سؤال مطرح می گردد که آیا انسان از راه تجربه به علم طب رسیده و طبیب شده است و یا از راه دیگری به این فکر رسیده که باید خود را از طریق داروهای گیاهی درمان کند؟

برای روشن شدن موضوع به این مثال توجه کنید. آیا اگر فردی به یک جزیره برود و در آنجا مبتلا به بیماری تب شود می تواند گیاهان را تجربه کند و خود را درمان نماید؟ بطور کلی احتمال دارد که در آن جزیره بیش از 1000 و یا 2000 گیاه وجود داشته باشد. این فرد از کجا بداند که کدام گیاه برای درمان وی مناسب است؟ آیا می تواند تک تک گیاهان را تجربه کند؟ در این صورت با مصرف اولین گیاه سمی جان خود را از دست می دهد. شاید فردی این سؤال را مطرح نماید که حکمایی بوده اند و آنان این گیاهان را تجربه و امتحان نمودند و متوجه می شدند که برای کدام بیماری مفید است. این مطلب هم به چند دلیل غیر قابل قبول است.


طب اسلامی

در زمینه تعریف طب مواردی ذکر شده است. در یکی از تعاریف، طب علم دانستن بیماری و درد است و طبیب کسی است که بیماری و دارو را بشناسد. در تعریف جامع تری آمده است که طبیب علاوه بر شناخت بیماری و درمان باید مهارت لازم را در درمان کسب نماید. مهارت در درمان بدین معنی است که در مقام عمل مهارت کسب کند و آنچه را که در تئوری آموخته در عمل بیاموزد. با توجه به آنچه گفته شد این معنا به ذهن انسان می رسد که فرد طبیب بیماری و دارو را میشناسد. اما آنچه که در روایات آمده است معانی ضد و نقیضی را بیان می دارد که ما به چهار نمونه از آن احتمالات می پردازیم.


طب اسلامی

سؤالی که در اینجا مطرح می شود آن است که آیا پیامبر(ص) فقط درمان های اسلامی و طب اسلامی را می پذیرفت و یا به طب های دیگر اقرار داشتند و آنها را نفی نمی فرمود و تأیید میکرد؟ آنچه که ما دریافتیم آن است که پیامبر(ص) نفرمودند که تنها طب را از من بگیرید بلکه به طب های دیگر نیز نموده اند. زیرا پیامبر(ص) همواره در میان مسلمانان حضور ندارند بنابراین نیاز بشر بسیار بیشتر از این است و درمان های دیگر نیز مؤثر هستند. اما مترقی ترین و برترین طب، طب اسلامی است.


طب اسلامی

زمانی که پیامبر(ص) مبعوث شدند، صحبت از عظمت خداوند خداوند تبارک و تعالی بود و اینکه خداوند مؤثر هر اثری است و چیزی در دنیا ایجاد نمی شود مگر به اراده و خواست و اشاعه باری تعالی. در آن زمان این شائبه در میان مردم به وجود آمد که باید تمامی چیزها از جمله درمان را کنار بگذارند  زیرا خداوند مؤثر است و اگر فردی بخواهد شفا یابد باید خداوند او را شفا دهد و این سؤال همواره در ذهن مردم وجود داشت که آیا ما باید خودمان را درمان کنیم و یا این کار را انجام ندهیم. همچنین در زمان پیامبر(ص) کاهنان طبیب بودند و به دلیل آنکه پیامبر(ص) کهانت را منع نمودند این فکر بیشتر در مردم قوت گرفت که پیامبر(ص) طبابت را نیز منع نمودند و به طور مدام از ایشان سؤال می کردند.


طب اسلامی

قرآن مسأله طب را به طور خلاصه بیان داشته است. طبیب نصرانی که طبیب هارون الرشید است از علی بن حسین واقد که یک مورخ نویس است سؤال می کند که در قرآن شما از علم طب خبری نیست. پیامبر(ص) شما فرموده: علم دو تا است علم ادیان و علم ابدان. علی بن واقد جواب داد خداوند تبارک و تعالی تمام علم پزشکی و طب را در نصب آیه قرار اده و جمع نموده است.


طب اسلامی

در روایتی آمده است شخصی در زمان پیامبر(ص) زخمی شدند، پیامبر(ص) فرمودند: طبیب بیاورید. اصحاب اعتراض نمودند و گفتند: آیا طبیب می تواند کاری انجام دهد؟ پیامبر(ص) فرمودند: خداوند تبارک و تعالی بیماری نازل نکرد مگر اینکه درمانی و شفایی برای آن نازل کرده است(البحار59:72،المصنف لابن أبی شیبه الکوفی:421).

و سوال کلی تر این است که پیامبر(ص) نسبت به طب چه دیدگاهی داشتند؟ نظر ایشان در مورد طب یهود و طب نصاری و طب عرب مثبت بود و یا نظر منفی نسبت به این طب ها داشتند؟


طب اسلامی

چگونگی پیدایش علم طب یکی از موضوعات مهمی است که مورد توجه بسیاری از افراد قرار گرفته است. حال این سوال مطرح میگردد که آیا انسان از راه تجربه به علم طب رسیده و طبیب شده است و یا از راه دیگری به این فکر رسیده که باید خود را از طریق داروهای گیاهی درمان کند؟

برای روشن شدن موضوع به این مثال توجه کنید. آیا اگر فردی به یک جزیره برود و در آنجا مبتلا به بیماری تب شود می تواند گیاهان را تجربه کند و خود را درمان نماید؟ به طور کلی احتمال دارد که در آن جزیره بیشت از 1000 یا و 2000 گیاه وجود داشته باشد این فرد از کجا بداند که کدام گیاه برای درمان وی مناسب است؟ آیا می تواند تک تک گیاهان را تجربه کند؟ در این صورت با مصرف اولین گیاه سمی جان خود را از دست می هد.


طب اسلامی

برای بیماری ها  اسباب و علل غیر مستقیمی وجود دارد که نقش وسیله  را در تحقق بیماری ایجاد می کند که بدانها اشاره می گردد:

علّت اول: ابتلاء

یکی از اسباب و علل غیر مستقیم بیماری را ابتلاست. آنچه که از روایات به ما رسیده است آن است که پیامبر(ص) و ائمه معصومین(ع) به همین دلیل به بیماری مبتلا می شدند زیرا آنان معصوم بودند و مرتکب گناه نمی شدند تا بیمار شوند بلکه به سبب ابتلاء بیمار می شدند تا حدی که بیماری آنان بسیار سخت تر از آن چیزی بود که مردم عادی به آن مبتلا می شدند. زیرا هر کس ایمان بیشتری داشته باشد بلاها و دردهایش نیز بیشتر است. به همین جهت در روایان آمده است: زمانی که پیامبر(ص) مبتلا به تب می شدند از روی لحاف نیز این گرما احساس می شد و می فرمودند: همین گونه که ما شدید و شدیدتر به بیماری مبتلا می شویم همین گونه نیز اجر آن برای ما مضاعف می شود.


طب اسلامی

تبلیغات

آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

کمپانی مجازی کشتی کج تمشک کلیپ بانک لینک های دانلود فیلم ، دانلود سریال و دانلود آهنگ میباشد. https://t.me/abar_linkkord فلزیاب 7آنتن خرید و فروش سیگار الکتریکی دکتر مهدیانی وُیاه دانلود | دانلود فیلم و سریال جدید