اوست آن کسی که در دلهای مؤمنان آرامش را فرو فرستاد تا ایمانی بر ایمان خود بیافزایند

مدتهای مدید حکم و قانون این بود که کسی پزشک و طبیب نیکویی است که در پزشکی ابن سینایی ماهر باشد این نشان از آن دارد که پزشکی همچون سایر علوم ریشه در دل ایران و اسلام دارد. وقتی که سخن از طب اسلامی میگوییم به فرهنگی نظر داریم که جریانهای متفاوت بسیاری را به خود جذب کرده و آنها را وحدت و تکامل بخشیده است. طب اسلامی در سرزمین های عرب نبالیده است در صورتیکه غربیان عمومأ آن را طب عربی می شناسند. اما بسیاری از پزشکان عامل بدان، از جمله برخی از برجسته ترین آنها مانند رازی، مجوسی و ابن سینا ایرانی بوده اند نه عرب. یقین این است که اینان عمدتأ به زبان عربی می نوشته اند. از سوی دیگر بسیاری از پزشکان، مانند حنین ابن اسحاق مسیحی و یا یهودی بودند اما وابستگی دینی و مذهبی آنها در این بافت، همان اندازه نامربوط است که منشأ قومی و نژادی آنها. همه این مححققان در محدوده ی فرهنگ اسلامی میزیستند، و به شیوه ای مستدام برای شکل دادن و قوام بخشیدن به این فرهنگ و دادن صبغه ای خاص بدان می کوشیده اند. پس طب اسلامی در سرزمین های عرب نبالیده است بلکه این طب همان پزشکی دوران متأخر یونان قدیم است که در سرزمین های جنوب و غرب دریای مدیترانه از قرن سوم هجری (نهم میلادی) به زبان عربی بیان و تدوین گشت.

در زمینه ی پزشکی، سنت دستنویسی و کتابت منابع وسیع فراوانی را برای ما محفوظ داشته که قسمت اعظم آن هنوز ویراسته و منتشر نشده است. اثاری که به چاپ رسیده تقریبأ بدون استسناء متنهایی را ارائه می دهند که به شیوه  نقد علمی ویراسته نشده اند. بنابراین چنانکه ادوارد براون پنجاه و پنج سال پیش گفته است:

دانشجوی ادبیات طبی اسلامی باید کار را حتی در مورد کتب چاپ شده با تصحیح و ویرایش مجدد متون آغاز کند و سپس به خواندن یا ترجمه ی آنها بپردازد. این وضع، حتی امروز نوشتن تاریخ پزشکی اسلامی را غیر ممکن میسازد.


طب اسلامی

هوالشافی

با یاری خداوند قادر و حضرت صاحب الزمان مهدی موعود (عج) در روز جمعه هجدهم اسفند96 مطابق با بیستم جمادی الثانی مصادف با ولایت حضرت زهرا سلام الله علیها(هشتم قبل از هجرت) و در این روز فرخنده که متعلق به فرزند خلف بانو حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها حضرت حجت ابن حسن عسکری مولانا و صاحب الزمان مهدی عج الله و تعالی شریف این وبلاگ کار خود را شروع کرد. ان شالله با پیشنهادات شما سروران گرامی این مکان هر چه پربارتر و مفیدتر گردد و بتوانیم از منابع بسیار غنی طب اسلامی که ائمه اطهار چهارده معصوم علیهم السلام به جهانیان و مشتاقان زمان خود جهت سلامتی جامعه و نسل آینده ارائه و آموزش داده و مکتوب به دست ما رسیده است تا راهگشایی باشد برای تمامی کسانی که دغدغه سلامتی و زندگی با نشاط دارند محقق گردد که با نداشتن اطلاعات کافی در این طب الهی باعث مشکلات عدیده در سلامتی افراد جامعه بابت سوءتغذیه و شیوه نادرست غذایی گشته و امید آن دارد که اصلاح گردد و همگی در محضر الهی و آقا صاحب الزمان(عج)سلامتی کامل برخوردار و جامعه ای سالم و شاداب و تندرست و عاری از غذاها و مواد شیمایی مضر داشته باشیم. ان شالله


طب اسلامی

چگونگی پیدایش علم طب یکی از موضوعات مهمی است که مورد توجه بسیاری از افراد قرار گرفته است. حال این سؤال مطرح می گردد که آیا انسان از راه تجربه به علم طب رسیده و طبیب شده است و یا از راه دیگری به این فکر رسیده که باید خود را از طریق داروهای گیاهی درمان کند؟

برای روشن شدن موضوع به این مثال توجه کنید. آیا اگر فردی به یک جزیره برود و در آنجا مبتلا به بیماری تب شود می تواند گیاهان را تجربه کند و خود را درمان نماید؟ بطور کلی احتمال دارد که در آن جزیره بیش از 1000 و یا 2000 گیاه وجود داشته باشد. این فرد از کجا بداند که کدام گیاه برای درمان وی مناسب است؟ آیا می تواند تک تک گیاهان را تجربه کند؟ در این صورت با مصرف اولین گیاه سمی جان خود را از دست می دهد. شاید فردی این سؤال را مطرح نماید که حکمایی بوده اند و آنان این گیاهان را تجربه و امتحان نمودند و متوجه می شدند که برای کدام بیماری مفید است. این مطلب هم به چند دلیل غیر قابل قبول است.


طب اسلامی

در زمینه تعریف طب مواردی ذکر شده است. در یکی از تعاریف، طب علم دانستن بیماری و درد است و طبیب کسی است که بیماری و دارو را بشناسد. در تعریف جامع تری آمده است که طبیب علاوه بر شناخت بیماری و درمان باید مهارت لازم را در درمان کسب نماید. مهارت در درمان بدین معنی است که در مقام عمل مهارت کسب کند و آنچه را که در تئوری آموخته در عمل بیاموزد. با توجه به آنچه گفته شد این معنا به ذهن انسان می رسد که فرد طبیب بیماری و دارو را میشناسد. اما آنچه که در روایات آمده است معانی ضد و نقیضی را بیان می دارد که ما به چهار نمونه از آن احتمالات می پردازیم.


طب اسلامی

سؤالی که در اینجا مطرح می شود آن است که آیا پیامبر(ص) فقط درمان های اسلامی و طب اسلامی را می پذیرفت و یا به طب های دیگر اقرار داشتند و آنها را نفی نمی فرمود و تأیید میکرد؟ آنچه که ما دریافتیم آن است که پیامبر(ص) نفرمودند که تنها طب را از من بگیرید بلکه به طب های دیگر نیز نموده اند. زیرا پیامبر(ص) همواره در میان مسلمانان حضور ندارند بنابراین نیاز بشر بسیار بیشتر از این است و درمان های دیگر نیز مؤثر هستند. اما مترقی ترین و برترین طب، طب اسلامی است.


طب اسلامی

زمانی که پیامبر(ص) مبعوث شدند، صحبت از عظمت خداوند خداوند تبارک و تعالی بود و اینکه خداوند مؤثر هر اثری است و چیزی در دنیا ایجاد نمی شود مگر به اراده و خواست و اشاعه باری تعالی. در آن زمان این شائبه در میان مردم به وجود آمد که باید تمامی چیزها از جمله درمان را کنار بگذارند  زیرا خداوند مؤثر است و اگر فردی بخواهد شفا یابد باید خداوند او را شفا دهد و این سؤال همواره در ذهن مردم وجود داشت که آیا ما باید خودمان را درمان کنیم و یا این کار را انجام ندهیم. همچنین در زمان پیامبر(ص) کاهنان طبیب بودند و به دلیل آنکه پیامبر(ص) کهانت را منع نمودند این فکر بیشتر در مردم قوت گرفت که پیامبر(ص) طبابت را نیز منع نمودند و به طور مدام از ایشان سؤال می کردند.


طب اسلامی

قرآن مسأله طب را به طور خلاصه بیان داشته است. طبیب نصرانی که طبیب هارون الرشید است از علی بن حسین واقد که یک مورخ نویس است سؤال می کند که در قرآن شما از علم طب خبری نیست. پیامبر(ص) شما فرموده: علم دو تا است علم ادیان و علم ابدان. علی بن واقد جواب داد خداوند تبارک و تعالی تمام علم پزشکی و طب را در نصب آیه قرار اده و جمع نموده است.


طب اسلامی

در روایتی آمده است شخصی در زمان پیامبر(ص) زخمی شدند، پیامبر(ص) فرمودند: طبیب بیاورید. اصحاب اعتراض نمودند و گفتند: آیا طبیب می تواند کاری انجام دهد؟ پیامبر(ص) فرمودند: خداوند تبارک و تعالی بیماری نازل نکرد مگر اینکه درمانی و شفایی برای آن نازل کرده است(البحار59:72،المصنف لابن أبی شیبه الکوفی:421).

و سوال کلی تر این است که پیامبر(ص) نسبت به طب چه دیدگاهی داشتند؟ نظر ایشان در مورد طب یهود و طب نصاری و طب عرب مثبت بود و یا نظر منفی نسبت به این طب ها داشتند؟


طب اسلامی

چگونگی پیدایش علم طب یکی از موضوعات مهمی است که مورد توجه بسیاری از افراد قرار گرفته است. حال این سوال مطرح میگردد که آیا انسان از راه تجربه به علم طب رسیده و طبیب شده است و یا از راه دیگری به این فکر رسیده که باید خود را از طریق داروهای گیاهی درمان کند؟

برای روشن شدن موضوع به این مثال توجه کنید. آیا اگر فردی به یک جزیره برود و در آنجا مبتلا به بیماری تب شود می تواند گیاهان را تجربه کند و خود را درمان نماید؟ به طور کلی احتمال دارد که در آن جزیره بیشت از 1000 یا و 2000 گیاه وجود داشته باشد این فرد از کجا بداند که کدام گیاه برای درمان وی مناسب است؟ آیا می تواند تک تک گیاهان را تجربه کند؟ در این صورت با مصرف اولین گیاه سمی جان خود را از دست می هد.


طب اسلامی

برای بیماری ها  اسباب و علل غیر مستقیمی وجود دارد که نقش وسیله  را در تحقق بیماری ایجاد می کند که بدانها اشاره می گردد:

علّت اول: ابتلاء

یکی از اسباب و علل غیر مستقیم بیماری را ابتلاست. آنچه که از روایات به ما رسیده است آن است که پیامبر(ص) و ائمه معصومین(ع) به همین دلیل به بیماری مبتلا می شدند زیرا آنان معصوم بودند و مرتکب گناه نمی شدند تا بیمار شوند بلکه به سبب ابتلاء بیمار می شدند تا حدی که بیماری آنان بسیار سخت تر از آن چیزی بود که مردم عادی به آن مبتلا می شدند. زیرا هر کس ایمان بیشتری داشته باشد بلاها و دردهایش نیز بیشتر است. به همین جهت در روایان آمده است: زمانی که پیامبر(ص) مبتلا به تب می شدند از روی لحاف نیز این گرما احساس می شد و می فرمودند: همین گونه که ما شدید و شدیدتر به بیماری مبتلا می شویم همین گونه نیز اجر آن برای ما مضاعف می شود.


طب اسلامی

اولین علتی که باید بدان توجه نمود علّه العلل، ینی خداوند تبارک و تعالی است. سؤالی که در اینجا مطرح می شود آن است که آیا ما می توانیم بیماری را به خداوند تبارک و تعالی نسبت دهیم؟ آیا خداوند شخص را بیمار می کند و یا اینکه با توجه به مفاد آیات علت بیماری خود شخص است؟ زیرا خداوند تبارک و عالی می فرماید:«هر حسنه ای که به شما می رسد از خداوند تبارک و تعالی است و هر امر بدی و مصیبتی  به شما می رسد از خودتان است»(سوره نساء:آیه79). در آیه دیگری می فرماید:« هر مصیبتی که به شما می رسد حاصل کار دستانتان است»(سوره شوری:آیه30). آنچه که می توان از آیات و روایات بدست آورد آن است که بیماری را باید به خود شخص استناد داد. در حقیقت خداوند افعال و کردار انسان را سبب ابتلای وی به بیماری ها قرار داست است و از جمله اسباب و علل بیماری به حساب می آید و تأثیر آن به نحو اقتضاء است.


طب اسلامی

در یکی از تقسیم بندی ها، بیماری بر اساس بیماری های زشت و بیماری ها غیر زشت تقسیم می شود. منظور از بیماری های زشت، بیماری هایی است که ظاهر و چهره انسان را خراب می کند. به عنوان مثال بیماری هایی که سبب می شود راه رفتن فرد مختل شود و یا کارهایی که زمینه تمسخر دیگران را فراهم آورد و یا دیوانگی و پیسی و سفید و قهوه ای شدن پوست و یا جذام که در آن بینی فرد بر اثر ابتلا به بیماری خورده می شود. آنچه که از روایات می توان استفاده نمود آن است که این دسته از بیماری ها عقوبتی است که فرد بدان مبتلا می شود و حتی می توان گفت که این بیماری ها کفاره گناهان نیز به شمار نمی آیند. امام صادق(ع) می فرماید: خداوند تبارک و تعالی مؤمن را به هر بلایی مبتلا می کند و به هر علتی او را میمیراند اما هرگز او را به جنون و بی عقلی مبتلا نمی کند. آیا نمی بینی ایوب پیامبر(ع) را که بلا به تمام بدن او و بر اموال و اولاد و خانواده اش مسلط شده است. اما خداوند آن را بر عقل ایوب مسلط ننموده است به طوری که عقل وی رها شده بماند و عبادت خداوند تبارک و تعالی کند. این تحلیل را می توان برای هر مؤمنی نیز استفاده نمود. به صراحت در این روایت به این نکته اشاره شده است که خداوند مؤمن را به بی عقلی مبتلا نمی کند.


طب اسلامی

در یکی از تقسیم بندی ها، بیماری به دو قسم بیماری های بدون درمان و بیماری های با درمان تقسیم می شود. سؤالی که در اینجا مطرح می شود آن است که آیا هر بیماری درمان دارد یا خیر؟ ما می توانیم به استناد روایت متواتری که شیعه و عامه آن ار از پیامبر(ص) نقل می کنند که فرمودند: برای هر بیماری دارویی وجود دارد بگوییم که هر بیماری درمان دارد. این روایت عمومیت داشته و با الفاظ مختلف و گوناگون به حد تواتر رسیده است. حال سؤال اینجاست که آیا می توان به چنین روایتی با این همه صراحت و تواتر نقل، تخصیص زده و بگوییم برای هر بیماری درمانی است الا فلان بیماری؟ این سؤال به خودی خود سبب مطرح شدن احتمالاتی در مسأله است. البته در روایاتی آمده است که برخی از بیماری ها درمان ندارند.


طب اسلامی

این تقسیم بندی اختصاص به طب اسلامی دارد، که امراض را به مفید و غیر مفید تقسیم میکند. بیماری هایی وجود دارد که برای بدن مفید و نافع است و معالجه آنها جایز نیست. بلکه در واقع خود این بیماری، درمان است. در اینجا به برخی از بیماری های مفید اشاره می شود:

سرماخوردگی(زکام): اولین بیماری مفید سرماخوردگی است. رواتی داریم که پیامبر(ص) می فرماید: سرماخوردگی را درمان نکنید که ایمنی از جذام است(خصال،ج1،ص210). و در روایت دیگری امام صادق(ع) می فرماید: پیامبر(ص) سرماخوردگی را درمان نمی کردند و می فرمودند: احدی نیست مگر اینکه در وی ژنی از جذام وجود دارد که وقتی سرما می خورد این سرماخوردگی، ژن جذامش را از بین می برد(کافی،شیخ کلینی،ج8،ص382).

دمل و جوش بدن: درروایتی پیامبر(ص) می فرماید: از جوش ها بدتان نیاید که ایمنی از برص است(خصال،شیخ صدوق،ج1،ص210). رمد یا التهاب چشم: روایت داریم از پیامبر(ص) که می فرماید:«از رمد بدتان نیاد، زیرا ایمنی از کوری است».بیماری سرفه: روایتی از پیامبر(ص) که می فرماید: سرفه را ناخوش ندارید که ایمنی از فلج(انواع فلج مثل ام اس و سکته مغزی و .) است « از سرفه بدتان نیاید، زیرا ایمنی از فلج شدن و سکته مغزی است»(خصال،شیخ صدوق،ج1،ص210). نکته: درمان سرفه ویروسی که بخاطر التهاب ریه می باشد مشکلی نداشته و خوب است.
طب اسلامی

در روایات طب اسلامی بیماری، اقسام متفاوت و متعددی دارد که مختصری از آنها بدین شرح می باشد:

1- در این تقسیم بندی، بیماری به دو قسم نافع و غیر نافع تقسیم می شود.

2- در تقسیم بندی دوم می توان بیماری را بر اساس طبایع چهار گانه تقسیم نمود. در این تقسیم بندی تمام بیماری هایی که بشر به آنها مبتلا می شود به سه قسم تقسیم می شود. منشأ یک قسم از بیماری ها یعنی یک سوم آن از غلبه خون و یک سوم بیماری ها از غلبه مُره(غلبه صفرا و سودا) و یک سوم بیماری ها از غلبه بلغم است. علت این تقسیم بندی روایت مشهور نبوی است.

طب اسلامی

در زبان عربی به بیماری«مرض» گویند. در تعریف بیماری برخی متخصصین می فرمایند: یک حالت غیر طبیعی است و آن سبب نقص در کار بدن و فعل انسان است. آنچه از روایات استفاده می شود آن است که بیماری بلایی است که در جسد ایجاد می شود و از آثار و افعال خود انسان و عقوبتی است که سبب آن خود انسان است. بنابراین هم عقوبت و هم پاک کننده است و در روایات آمده است که بیماری آثار گناهانی را که فرد نموده است پاک می کند.


طب اسلامی

برای بیماری ها  اسباب و علل غیر مستقیمی وجود دارد که نقش وسیله  را در تحقق بیماری ایجاد می کند که بدانها اشاره می گردد:

علّت اول: ابتلاء

یکی از اسباب و علل غیر مستقیم بیماری را ابتلاست. آنچه که از روایات به ما رسیده است آن است که پیامبر(ص) و ائمه معصومین(ع) به همین دلیل به بیماری مبتلا می شدند زیرا آنان معصوم بودند و مرتکب گناه نمی شدند تا بیمار شوند بلکه به سبب ابتلاء بیمار می شدند تا حدی که بیماری آنان بسیار سخت تر از آن چیزی بود که مردم عادی به آن مبتلا می شدند. زیرا هر کس ایمان بیشتری داشته باشد بلاها و دردهایش نیز بیشتر است. به همین جهت در روایان آمده است: زمانی که پیامبر(ص) مبتلا به تب می شدند از روی لحاف نیز این گرما احساس می شد و می فرمودند: همین گونه که ما شدید و شدیدتر به بیماری مبتلا می شویم همین گونه نیز اجر آن برای ما مضاعف می شود.


طب اسلامی

برای بیماری ها  اسباب و علل غیر مستقیمی وجود دارد که نقش وسیله  را در تحقق بیماری ایجاد می کند که بدانها اشاره می گردد:

علّت اول: ابتلاء

یکی از اسباب و علل غیر مستقیم بیماری را ابتلاست. آنچه که از روایات به ما رسیده است آن است که پیامبر(ص) و ائمه معصومین(ع) به همین دلیل به بیماری مبتلا می شدند زیرا آنان معصوم بودند و مرتکب گناه نمی شدند تا بیمار شوند بلکه به سبب ابتلاء بیمار می شدند تا حدی که بیماری آنان بسیار سخت تر از آن چیزی بود که مردم عادی به آن مبتلا می شدند. زیرا هر کس ایمان بیشتری داشته باشد بلاها و دردهایش نیز بیشتر است. به همین جهت در روایان آمده است: زمانی که پیامبر(ص) مبتلا به تب می شدند از روی لحاف نیز این گرما احساس می شد و می فرمودند: همین گونه که ما شدید و شدیدتر به بیماری مبتلا می شویم همین گونه نیز اجر آن برای ما مضاعف می شود.


طب اسلامی

در بحث های گذشته در زمینه علل غیر مستقیم بیماری اعم از ابتلاء، گناه و اجل مطالبی بیان نمودیم. اما علل دیگری نیز وجود دارند که سبب ایجاد بیماری هستند مانند غذا و نوشیدنی و یا هوا و فضایی که در آن نفس می کشیم و یا ژن و ارث و شیطان و میکروب و ویروس و یا عوامل بیرونی و اختلال طبایع. بدین معنی که گناه می تواند سبب اختلال در طبایع چهار گانه شود و این اختلال سبب بیماری گردد. در زمینه استفاده از غذا می توان این گونه بیان نمود که خوردن غذایی که موافق بدن نباشد سبب بیماری می شود. یعنی گناه سبب مستقیم بیماری به حساب نمی آید، بلکه گناه سبب می شود غذای موافق بدن نباشد و همان گونه که قبلا در روایات خواندیم این احتمال وجود دارد که ساعت بیولوژیک بدن را به هم بریزد و غذایی که علی القاعده باید برای بدن مناسب باشد تغییر کند و مضر شود.


طب اسلامی

برای بیماری ها  اسباب و علل غیر مستقیمی وجود دارد که نقش وسیله  را در تحقق بیماری ایجاد می کند که بدانها اشاره می گردد:

علّت اول: ابتلاء

یکی از اسباب و علل غیر مستقیم بیماری را ابتلاست. آنچه که از روایات به ما رسیده است آن است که پیامبر(ص) و ائمه معصومین(ع) به همین دلیل به بیماری مبتلا می شدند زیرا آنان معصوم بودند و مرتکب گناه نمی شدند تا بیمار شوند بلکه به سبب ابتلاء بیمار می شدند تا حدی که بیماری آنان بسیار سخت تر از آن چیزی بود که مردم عادی به آن مبتلا می شدند. زیرا هر کس ایمان بیشتری داشته باشد بلاها و دردهایش نیز بیشتر است. به همین جهت در روایان آمده است: زمانی که پیامبر(ص) مبتلا به تب می شدند از روی لحاف نیز این گرما احساس می شد و می فرمودند: همین گونه که ما شدید و شدیدتر به بیماری مبتلا می شویم همین گونه نیز اجر آن برای ما مضاعف می شود.


طب اسلامی

اولین علتی که باید بدان توجه نمود علّه العلل، ینی خداوند تبارک و تعالی است. سؤالی که در اینجا مطرح می شود آن است که آیا ما می توانیم بیماری را به خداوند تبارک و تعالی نسبت دهیم؟ آیا خداوند شخص را بیمار می کند و یا اینکه با توجه به مفاد آیات علت بیماری خود شخص است؟ زیرا خداوند تبارک و عالی می فرماید:«هر حسنه ای که به شما می رسد از خداوند تبارک و تعالی است و هر امر بدی و مصیبتی  به شما می رسد از خودتان است»(سوره نساء:آیه79). در آیه دیگری می فرماید:«هر مصیبتی که به شما می رسد حاصل کار دستانتان است»(سوره شوری:آیه30). آنچه که می توان از آیات و روایات بدست آورد آن است که بیماری را باید به خود شخص استناد داد. در حقیقت خداوند افعال و کردار انسان را سبب ابتلای وی به بیماری ها قرار داست است و از جمله اسباب و علل بیماری به حساب می آید و تأثیر آن به نحو اقتضاء است.


طب اسلامی

در یکی از تقسیم بندی ها، بیماری بر اساس بیماری های زشت و بیماری ها غیر زشت تقسیم می شود. منظور از بیماری های زشت، بیماری هایی است که ظاهر و چهره انسان را خراب می کند. به عنوان مثال بیماری هایی که سبب می شود راه رفتن فرد مختل شود و یا کارهایی که زمینه تمسخر دیگران را فراهم آورد و یا دیوانگی و پیسی و سفید و قهوه ای شدن پوست و یا جذام که در آن بینی فرد بر اثر ابتلا به بیماری خورده می شود. آنچه که از روایات می توان استفاده نمود آن است که این دسته از بیماری ها عقوبتی است که فرد بدان مبتلا می شود و حتی می توان گفت که این بیماری ها کفاره گناهان نیز به شمار نمی آیند. امام صادق(ع) می فرماید: خداوند تبارک و تعالی مؤمن را به هر بلایی مبتلا می کند و به هر علتی او را میمیراند اما هرگز او را به جنون و بی عقلی مبتلا نمی کند. آیا نمی بینی ایوب پیامبر(ع) را که بلا به تمام بدن او و بر اموال و اولاد و خانواده اش مسلط شده است. اما خداوند آن را بر عقل ایوب مسلط ننموده است به طوری که عقل وی رها شده بماند و عبادت خداوند تبارک و تعالی کند. این تحلیل را می توان برای هر مؤمنی نیز استفاده نمود. به صراحت در این روایت به این نکته اشاره شده است که خداوند مؤمن را به بی عقلی مبتلا نمی کند.


طب اسلامی

در یکی از تقسیم بندی ها، بیماری به دو قسم بیماری های بدون درمان و بیماری های با درمان تقسیم می شود. سؤالی که در اینجا مطرح می شود آن است که آیا هر بیماری درمان دارد یا خیر؟ ما می توانیم به استناد روایت متواتری که شیعه و عامه آن ار از پیامبر(ص) نقل می کنند که فرمودند: برای هر بیماری دارویی وجود دارد بگوییم که هر بیماری درمان دارد. این روایت عمومیت داشته و با الفاظ مختلف و گوناگون به حد تواتر رسیده است. حال سؤال اینجاست که آیا می توان به چنین روایتی با این همه صراحت و تواتر نقل، تخصیص زده و بگوییم برای هر بیماری درمانی است الا فلان بیماری؟ این سؤال به خودی خود سبب مطرح شدن احتمالاتی در مسأله است. البته در روایاتی آمده است که برخی از بیماری ها درمان ندارند.


طب اسلامی

این تقسیم بندی اختصاص به طب اسلامی دارد، که امراض را به مفید و غیر مفید تقسیم میکند. بیماری هایی وجود دارد که برای بدن مفید و نافع است و معالجه آنها جایز نیست. بلکه در واقع خود این بیماری، درمان است. در اینجا به برخی از بیماری های مفید اشاره می شود:

سرماخوردگی(زکام): اولین بیماری مفید سرماخوردگی است. رواتی داریم که پیامبر(ص) می فرماید: سرماخوردگی را درمان نکنید که ایمنی از جذام است(خصال،ج1،ص210). و در روایت دیگری امام صادق(ع) می فرماید: پیامبر(ص) سرماخوردگی را درمان نمی کردند و می فرمودند: احدی نیست مگر اینکه در وی ژنی از جذام وجود دارد که وقتی سرما می خورد این سرماخوردگی، ژن جذامش را از بین می برد(کافی،شیخ کلینی،ج8،ص382).

دمل و جوش بدن: درروایتی پیامبر(ص) می فرماید: از جوش ها بدتان نیاید که ایمنی از برص است(خصال،شیخ صدوق،ج1،ص210). رمد یا التهاب چشم: روایت داریم از پیامبر(ص) که می فرماید:«از رمد بدتان نیاد، زیرا ایمنی از کوری است».بیماری سرفه: روایتی از پیامبر(ص) که می فرماید: سرفه را ناخوش ندارید که ایمنی از فلج(انواع فلج مثل ام اس و سکته مغزی و .) است «از سرفه بدتان نیاید، زیرا ایمنی از فلج شدن و سکته مغزی است»(خصال،شیخ صدوق،ج1،ص210). نکته: درمان سرفه ویروسی که بخاطر التهاب ریه می باشد مشکلی نداشته و خوب است.
طب اسلامی

در روایات طب اسلامی بیماری، اقسام متفاوت و متعددی دارد که مختصری از آنها بدین شرح می باشد:

1- در این تقسیم بندی، بیماری به دو قسم نافع و غیر نافع تقسیم می شود.

2- در تقسیم بندی دوم می توان بیماری را بر اساس طبایع چهار گانه تقسیم نمود. در این تقسیم بندی تمام بیماری هایی که بشر به آنها مبتلا می شود به سه قسم تقسیم می شود. منشأ یک قسم از بیماری ها یعنی یک سوم آن از غلبه خون و یک سوم بیماری ها از غلبه مُره(غلبه صفرا و سودا) و یک سوم بیماری ها از غلبه بلغم است. علت این تقسیم بندی روایت مشهور نبوی است.

طب اسلامی

در زبان عربی به بیماری«مرض» گویند. در تعریف بیماری برخی متخصصین می فرمایند: یک حالت غیر طبیعی است و آن سبب نقص در کار بدن و فعل انسان است. آنچه از روایات استفاده می شود آن است که بیماری بلایی است که در جسد ایجاد می شود و از آثار و افعال خود انسان و عقوبتی است که سبب آن خود انسان است. بنابراین هم عقوبت و هم پاک کننده است و در روایات آمده است که بیماری آثار گناهانی را که فرد نموده است پاک می کند.


طب اسلامی

در زمینه تعریف طب مواردی ذکر شده است. در یکی از تعاریف، طب علم دانستن بیماری و درد است و طبیب کسی است که بیماری و دارو را بشناسد. در تعریف جامع تری آمده است که طبیب علاوه بر شناخت بیماری و درمان باید مهارت لازم را در درمان کسب نماید. مهارت در درمان بدین معنی است که در مقام عمل مهارت کسب کند و آنچه را که در تئوری آموخته در عمل بیاموزد. با توجه به آنچه گفته شد این معنا به ذهن انسان می رسد که فرد طبیب بیماری و دارو را میشناسد. اما آنچه که در روایات آمده است معانی ضد و نقیضی را بیان می دارد که ما به چهار نمونه از آن احتمالات می پردازیم.


طب اسلامی

سؤالی که در اینجا مطرح می شود آن است که آیا پیامبر(ص) فقط درمان های اسلامی و طب اسلامی را می پذیرفت و یا به طب های دیگر اقرار داشتند و آنها را نفی نمی فرمود و تأیید میکرد؟ آنچه که ما دریافتیم آن است که پیامبر(ص) نفرمودند که تنها طب را از من بگیرید بلکه به طب های دیگر نیز نموده اند. زیرا پیامبر(ص) همواره در میان مسلمانان حضور ندارند بنابراین نیاز بشر بسیار بیشتر از این است و درمان های دیگر نیز مؤثر هستند. اما مترقی ترین و برترین طب، طب اسلامی است.


طب اسلامی

در بحث های گذشته در زمینه علل غیر مستقیم بیماری اعم از ابتلاء، گناه و اجل مطالبی بیان نمودیم. اما علل دیگری نیز وجود دارند که سبب ایجاد بیماری هستند مانند غذا و نوشیدنی و یا هوا و فضایی که در آن نفس می کشیم و یا ژن و ارث و شیطان و میکروب و ویروس و یا عوامل بیرونی و اختلال طبایع. بدین معنی که گناه می تواند سبب اختلال در طبایع چهار گانه شود و این اختلال سبب بیماری گردد. در زمینه استفاده از غذا می توان این گونه بیان نمود که خوردن غذایی که موافق بدن نباشد سبب بیماری می شود. یعنی گناه سبب مستقیم بیماری به حساب نمی آید، بلکه گناه سبب می شود غذای موافق بدن نباشد و همان گونه که قبلا در روایات خواندیم این احتمال وجود دارد که ساعت بیولوژیک بدن را به هم بریزد و غذایی که علی القاعده باید برای بدن مناسب باشد تغییر کند و مضر شود.


طب اسلامی

تعریف طب اسلامی: تفکرات حکمای پس از اسلام در جهان اسلام پیرامون طب و بهداشت را طب اسلامی می­گویند.

تعریف بهداشت: حفظ تعادل چهار خلط را بهداشت می­نامیم.

در زمان پیامبر(صلی الله علیه و آله وسلم) یک پزشک مسیحی به محضرت پیامبر(ص) آمد و گفت: آیا شما فرمودید که امتتان که به پیش ما نیایند؟ پیامبر(ص) فرمودند:« تا زمانی که مسلمانان به دستورات اسلام عمل می­کنند بیمار نمی­شوند».

هر سال در روی تحقیقات علمی، تجدید نظر می­کنند و از این معلوم می­شود که بنیه، بنیه صحیحی نیست اما روایات ثابت هستند و ما هم روی روایات کار می­کنیم و پایه را روایات قرار دادیم و لذا پایه ما صحیح است و پس علم ما می­تواند شتاب بیشتری داشته باشد.

فرق درمان با شفاء: شفاء درمان جسم همراه با روان است اما درمان فقط جسم را شامل می­شود.


طب اسلامی

تعریف طب اسلامی: تفکرات حکمای پس از اسلام در جهان اسلام پیرامون طب و بهداشت را طب اسلامی می­گویند.

تعریف بهداشت: حفظ تعادل چهار خلط را بهداشت می­نامیم.

در زمان پیامبر(صلی الله علیه و آله وسلم) یک پزشک مسیحی به محضرت پیامبر(ص) آمد و گفت: آیا شما فرمودید که امتتان که به پیش ما نیایند؟ پیامبر(ص) فرمودند:« تا زمانی که مسلمانان به دستورات اسلام عمل می­کنند بیمار نمی­شوند».


طب اسلامی

تبلیغات

آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

لایسنس نود 32 - کد فعال سازی ورژن 9 و 10 و 11 و 12 نود 32 زرد تخفیف درب اتوماتیک | درب های اتوماتیک | درب و پنجره دوجداره هر چی که بخوای با من تا کنکور 99 دانلود 97